یاران مهدی (عج)

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ويژگي‌هاى بزرگ اخلاقى‏ اباعبدالله

07 آبان 1393 توسط یعقوب زاده

پیوند: http://www.rasekhoon.net/

بخشنده و بزرگوار:

1 - روزى يك اعرابى نزد امام حسين آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله من پرداخت ديه ‏اى كامل را ضمانت كرده‏ ام امّا از اداى آن ‏ناتوانم. با خود گفتم كه از بزرگوارترين مردم، آن را تقاضا می‏كنم و از خاندان رسول اللَّه كسى را بزرگوارتر و بخشنده ‏تر نيافتم.
پس امام حسين به وى فرمود: “اى برادر عرب از تو سه پرسش مى‏كنم ‏اگر يكى از آنها را پاسخ گفتى ثلث آن ديه را به تو میدهم و اگر دو پرسش ‏را جواب دادى دو ثلث آن را به تو مى‏پردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ‏ گفتى تمام مالى را كه مى‏خواهى به تو مى‏دهم".
اعرابى عرض كرد: آيا كسى مانند تو كه اهل علم و شرف است از چون‏ منى مى‏خواهد بپرسد؟
حضرت فرمود: “آرى. از جدّم رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله شنيدم كه مى‏فرمود.معروف به اندازه معرفت است".
اعرابى عرض كرد: آنچه مى‏خواهى بپرس اگر پاسخ دادم (كه هيچ) و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.
امام عليه السلام پرسيد: “برترين اعمال چيست؟”
اعرابى گفت: ايمان به خدا.
حضرت سؤال كرد: “راه رهايى از نيستى و نابودى چيست؟”
اعراى گفت: اعتماد به خداوند.
امام حسين پرسيد: “زينت دهنده انسان چيست؟”
اعرابى گفت: علم همراه با حلم.
امام پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: مال همراه با مروّت.
حضرت پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: “فقر همراه با صبر".
حضرت پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: در اين صورت صاعقه‏اى از آسمان بر او فرود آيد و بسوزاندش كه او سزاوار آن است.
آن‏حضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار را میخواند: - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش
آنگاه امام حسين ‏عليه السلام خنديد و كيسه‏اى كه در آن هزار دينار بود، به او داد و انگشترى خود را كه نگين آن به دويست درهم مى‏ارزيد، بدو بخشيد و فرمود: “اى اعرابى اين طلا را به طلبكارانت بده و انگشترى رابه مصرف خود برسان.”
اعرابى تمام آنها را گرفت و گفت: “خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا نهد."(1)
2 - انس بن مالك گويد: پيش امام حسين ‏عليه السلام بودم كه كنيز آن‏حضرت ‏داخل شد و در حالى كه دسته ‏اى گل براى آن‏ حضرت آورده بود، به وى‏ سلام داد. امام به او فرمود: “تو را در راه خدا آزاد كردم".
عرض كردم: او به شما با دسته‏اى گل سلام كرد. اين امر براى آن كنيز چندان مهم نبود كه آزادش كردى؟!
فرمود: “خداوند ما را چنين ادب آموخته است. او فرمود: “چون به‏شما تحيّت فرستادند شما نيز تحيّتى بهتر از آن يا همانند آن بفرستيد".بهتر از تحيّت اين زن، آزاد كردنش بود".(2)

ياور ضعيفان‏:

اين صفت در حقيقت به مثابه شاخه‏اى از صفات پسنديده بخشش ‏و كرم آن‏حضرت است. زيرا هر گاه نفس به بلنداى صفات پاك و والابرسد نسبت به ديگران مهر مى‏ورزد همچنان كه ابر بر زمين و خورشيد برديگر ستارگان مهربانى و محبّت مى‏بخشد.
1 - پس از ماجراى عاشورا، بر شانه آن‏ حضرت زخمى عميق مشاهده‏كردند. به نظر مى‏رسيد كه اين زخم در اثر ضربت چند شمشير بر شانه ‏آن‏ حضرت پيدا شده است. كسانى كه اين زخم را ديدند دريافتند كه اين، زخمى عادى نيست. از امام سجادعليه السلام در اين باره پرسش كردند. آن‏حضرت ‏پاسخ داد: “اين زخم در اثر حمل توبره‏اى بود كه حسين ‏عليه السلام آن را بردوش مى‏گرفت و به منزل بيوه زنان و يتيمان و بيچارگان مى‏برد".(3)
3 - آن‏حضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار رامى‏خواند:
- چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش.
- پس بخشش، نابود كننده آن نعمت هاى رسيده نيست و بخل نمى‏تواند آن نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.
در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدان هابود. داستان زير از همين ويژگى امام حسين‏عليه السلام حكايت مى‏كند.

شجاعت و دلاورى‏:

ما شيعيان بر اين باوريم كه ائمه معصوم ‏عليهم السلام به قلّه همه كمالات ‏انسانى رسيده و در رسيدن به هر كمالى از همگان گوى سبقت ربوده بودند.امّا شرايط خاصّ‏ اجتماعى كه هر يك از ائمه‏ عليهم السلام در آن به سر مى‏برده‏اند، موجب مى‏شده تا صفتى مخصوص به همان اوضاع و شرايط در آن نمود بيشترى پيدا كند.
بنابر اين مى‏توان گفت كه هر كدام از آنان صفتى متفاوت‏از ديگرى داشته‏اند. صفت برجسته امام حسين‏عليه السلام، كه وى را از ديگر ائمه متمايز ساخته، همانا شجاعت و دلاورى آن‏حضرت است.
هر گاه انسان واقعه كربلا را با آن صحنه‏هاى شگفت انگيز به خاطرمى‏آورد صحنه‏هايى كه در آنها خون با اشك و بردبارى با مروّت و همدلى‏با فداكارى آميخته بود، چهره قهرمان يكى از دلير مردان اين ميدان يعنى‏حسين بن على‏عليه السلام در شكوهمندترين و درخشانترين شكل خود نمايان‏مى‏شود به گونه‏اى كه اگر از توانايي‌هاى جنگى آن ‏حضرت كه آن را دست به‏دست و سينه به سينه از پدران خويش به ارث برده بود آگاهى نداشتيم و ياآنكه در اين باره مدارك و اسناد قطعى تاريخى در دست نداشتيم و اگر براين باور و اعتقاد نبوديم كه رهبران معنوى مى‏بايست آيت خلقت ‏و معجزه خداوند باشند، چه بسا در بسيارى از حقايق ثابتى كه عقل و انديشه و ضمير ما در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده، گرفتار گمان‏ و ترديد مى‏شديم.
امام حسين‏عليه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتى به ميدان نبرد گام‏ مى‏نهاد و در ميان تاخت و تاز اسبان براى يافتن جسد صحابى يا هاشمى‏كه شهيد شده بود به جستجوى مى‏پرداخت. و چه بسا تا رسيدن بر سر جسد ياران خود درگيري‌هاى بس خونين ميان او و دشمنانش در مى‏گرفت.
هر يك از اين درگيري‌ها و نبردها، خود يورشى بى همتا و دشوارمحسوب مى‏شد. مصيبت، خود از نيروى انسان و اراده او مى‏كاهد. گرسنگى وتشنگى او را فرسوده و ضعيف مى‏كند و توان او را كاهش مى‏دهدو گرماى شديد خود عامل ديگرى است كه تلاش بيشترى از وى مى‏طلبد.
شكيبايى آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بى‏گمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسخت‏ترين ‏حالتى بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايدارى كرده است. امّا با اين ‏همه آن‏حضرت شكيبايى ورزيد، آن گونه كه حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وى به شگفت آمدند
تمام اين موارد، در روز عاشورا براى امام حسين به وجود آمده بود. امّابا اين حال او نيم زرهى در بركرده بود و با يورش‌هاى شجاعانه خويش بردشمن درنده خوى مى‏تاخت. همچون صاعقه‏اى بود كه چون فرود مى‏آمد،دلاوران سپاه دشمن را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاك‏وخون مى‏نشاند.
يكى از كسانى كه در صحنه عاشورا حضور داشت، مى‏گفت:
“هيچ كس را دليرتر از حسين نديدم. چون يورش مى‏آورد، دشمنان‏ مانند حيوان ضعيفى كه از پيش روى شير مى‏گريزد، از مقابل او مى‏گريختند. بعلاوه اينكه فصيح‏تر از ايشان كسى وجود نداشت".
عقاد در اين باره مى‏نويسد: “در ميان نوع انسان هيچ كس دلدارتر ازحسين‏عليه السلام در روز عاشورا يافت نمى‏شود."(4)

بردبار حكيم:

1 - شكيبايى آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بى‏گمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسخت‏ترين ‏حالتى بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايدارى كرده است. امّا با اين ‏همه آن‏حضرت شكيبايى ورزيد، آن گونه كه حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وى به شگفت آمدند.
2 - يكى از خادمان آن‏حضرت مرتكب عملى شد كه بر وى مجازات‏ لازم بود. امام دستور داد او را حد بزنند. خادم گفت: مولاى من(وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ )(و آنهايى كه خشم و غضب خود فرو نشانند) امام ‏فرمود: رهايش كنيد. خادم گفت: (وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ) (و از بدى مردم‏ در گذرند) امام فرمود: از تو گذشتم. خادم گفت:
(وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)(و خداوند نيكو كاران را دوست مى‏دارد) امام فرمود: “تو در راه خدا آزادى و دو برابر مبلغى كه پيش از اين به تو مى‏دادم، به تو خواهم داد".(5)

پي‌نوشت‌ها:

1 - اعيان الشيعه - سيّد محسن امين، ص‏40 - 29.
2 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد.
3 - اعيان الشيعة، ج‏4، ص‏132.
4 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد، ص‏46.
5 - الفصول المهمّة، ص‏159.

منبع: هدايتگران راه نور؛ زندگانى امام حسين ‏عليه السلام آية الله سيد محمد تقى مدرسى؛ مترجم : محمد صادق شريعت

 2 نظر

امام مهدی (عج) در غدیر

20 مهر 1393 توسط یعقوب زاده

امام مهدی (عج) در غدیر

در خطبه غدیر (سخنرانی پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم در معرفی امام علی علیه السلام) به حضرت بقیه الله الاعظم، توجه خاصی شده است.

خبر دادن از مهدی موعود برای آن مردمی كه قبول ولایت امیر المؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت دین الهی برای مسلمین است. اگرچه برخی با آنکه آن روز با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کردند؛ پیمان شکسنتد. ولی حقایق در طول زمان برای نسل‌ها روشن گشت، و از‌ آنجا كه كارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت علیهم السلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده می‌شود و انتقام آنچه در طول قرنها بر ایشان رفته است، گرفته خواهد شد.

لازم به ذكر است كه اعلام این مطالب در غدیر، یك پیشگویی و اخبار از غیب نیز به شمار می‌آید.

در خطبه غدیر، 25 جمله درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  آمده است كه آنها را تحت 6 عنوان می‌توان خلاصه كرد:

الف: بشارت به آمدن او: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می‌فرماید: «او كسی است كه همه پیشینیان به آمدن او بشارت داده‌اند.»(خطبه غدیر؛ احتجاج طبرسی، ج1، ص66.)

ب: خاتمیت او: یعنی امامت در امامان تعیین شده، اتصال دارد و منقطع نمی­گردد تا زمانی که به دست خاتم و آخرین آنان كه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  است، برسد.

ج: مقام و منزلت او: در این باره دو جهت ذكر شده است:

1. فضائل و مناقب او:

- او «انتخاب شده خداوند» و «هدایت یافته» و «كمك شده» است.

- نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نوری نیست مگر با او، و حقی نیست جز با او.

2. مقام و شأن اجتماعی او:

- او ولی خدا در زمین و حكم كننده خدا در میان خلق است.

- كارها به او سپرده شده و او امین خداوند بر سِرّ و آشكار الهی است.

- او یاری كننده دین خدا است.

- او هر صاحب فضلی را به قدر فضلش و هر صاحب جهلی را به قدر جهلش نشانه می‌دهد.

د: علم او: این مسأله را نیز از دو بعد می­توان در خطبه غدیر به دست آورد:

1. او وارث هر علمی است و علمش به همه چیز احاطه دارد.

2. علم او به دریای عمیق علم الهی اتصال دارد.

هـ: قیام او: در دو مورد از خطبه غدیر، كلمه «القائم المهدی» بكار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عیار حضرت بقیه الله الأعظم ـ ارواحنا فداه ـ اشاره شده كه از جانب الهی به او عطا گردیده است و هیچ قدرتی طاقت برابری با او را ندارد.

36.jpg

این موضوع از سه جنبه مطرح شده است:

1. كسی بر او غالب یا علیه او كمك نمی شود و او همه قلعه‌های محكم را فتح می‌كند.

2. او بر همه ادیان و بر همه گروه‌های شرك غالب می‌شود و آنان را هدایت می‌كند و یا (متعصبان را) نابود می­کند.

3. خداوند همه آبادی‌ها و شهرهای جهان را تحت تصرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در می‌آورد.

و: انتقام او: در قسمتی از خطبه غدیر به این مسأله تصریح شده است که اگر چه حق اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان در طول تاریخ توسط ظالمین پایمال شده است، ولی منتقمی خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروی، در همین جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام از دشمنان، مسرور خواهد كرد. این نكته در قالب سه جمله آمده است:

1. او حق خداوند و هر حق را كه به اهل بیت علیهم السلام مرتبط شود، خواهد گرفت.

2. او انتقام هر خون به ناحق ریخته اولیاء خدا را خواهد گرفت.

3. او از تمام ظالمان عالم، انتقام خواهد گرفت.

در بخش ششم خطبه نیز سه موضوع ذكر شده است:

1. نورانیت ونسل نورانی حضرت: آنجا كه می‌فرماید: «نور از طرف خداوند در من، و سپس در علی علیه السلام و نسل او تا مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار داده شده است».

2. گرفتن حقوق اهل بیت به دست حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «مهدی، حق خداوند و هر حقّی را كه برای ماست خواهد گرفت».

3. اختیار مطلق زمین به دست حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «هیچ سرزمین آبادی نیست مگر آنكه خداوند تا روز قیامت اهل آن را به خاطر تكذیبشان هلاك می‌كند، و آن را در اختیار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار می‌دهد».

در بخش هشتم خطبه سه موضوع دیگر ذكر شده است:

1. خاتمیت آن حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «خاتم امامان مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، از ما است».

2. غلبه او بر همه ادیان، آنجا كه می‌فرماید: «اوست غالب بر ادیان، منتقم از ظالمین فاتح قلعه ها، غالب بر مشركین، منتقم خونهای به ناحق ریخته، كمك كننده دین خدا، سرچشمه گرفته از دریایی عمیق، نشانه دهنده به افراد در حد خودشان، وارث علوم محكم كننده آیات الهی».

3. بشارت به او، آنجا كه می‌فرماید: «اوست كه كارها به دست او سپرده شده و گذشتگان به او بشارت داده‌اند، و او ست حجت باقی خداوند، و ولی او در زمین و امانتدار او بر سرّ و آشكار».

 نظر دهید »

ساعت

ساعت فلش مذهبی

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فاصله ی ما تا خدا
  • چادر
  • نماز اول وقت
  • ولادت امام رضا (ع)
  • امام عصر (عج)
  • آقا بیا ...
  • زندگی کوتاه ...
  • امام حسین (ع)
  • مادر که برود ...
  • نزدیکتر از رگ گردن ...
  • ولادت امام هادی النقی (ع)
  • توكل حقيقي چگونه است؟
  • عید غدیر
  • آیا ما منتظریم ؟
  • امام مهدی (عج) در غدیر
  • راز نهفته در عاشورا بيدار کردن وجدان مردم
  • امام حسين عليه السلام، الگوي انسانها
  • ويژگي‌هاى بزرگ اخلاقى‏ اباعبدالله
  • ویژگی های رسول اکرم (ص)

اوقات شرعی

قالب بلاگفا

دعای فرج

ذکر ایام هفته

قالب بلاگفا

حدیث

حدیث موضوعی

دانشنامه مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

پخش زنده حرم ها

پخش زنده حرم

فلش مداحی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس